از علاقه مندان به فعالیت در حوزه های مختلف خبری دعوت به همکاری می نماید

کد خبر : 93209

68 بازدید

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار فرهنگی خطرنگار، ۷ فروردین برابر با ۲۷ مارس روز جهانی هنرهای نمایشی است که از سال ۱۳۹۳ برای ثبت به عنوان «روز ملی هنرهای نمایشی» در تقویم رسمی کشور مطرح و سرانجام در سال ۱۳۹۵ و در جلسه ۷۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم به ثبت رسیده است.همچنین […]

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار فرهنگی خطرنگار، ۷ فروردین برابر با ۲۷ مارس روز جهانی هنرهای نمایشی است که از سال ۱۳۹۳ برای ثبت به عنوان «روز ملی هنرهای نمایشی» در تقویم رسمی کشور مطرح و سرانجام در سال ۱۳۹۵ و در جلسه ۷۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم به ثبت رسیده است.
همچنین «کارلوس سلدران» (Carlos Celdran) نمایشنامه نویس، کارگردان و‌ معلم تئاتر کوبایی از سوی اتحادیه جهانی تئاتر به عنوان نویسنده پیام روز جهانی هنرهای نمایشی (۲۷ مارس) انتخاب شده است.
وی در این پیام آورده است: پیش از اینکه به عظمت تئاتر پی ببرم؛ آموزگارانم آن را شناخته و مساکن و رویکرد شاعرانه شان را با بقایای زندگی ساخته بودند. بسیاری ناشناس هستند یا به ندرت در اذهان زنده می شوند؛ در سکوت و اتاق های خالی تمرین و سالن های مملو از تماشاگر کار کردند و به تدریج و بعد از سال ها کار و دستاوردهای خارق العاده از سالن ها رخت بربستند، رفتند و محو شدند.
وقتی دریافتم سرنوشتم، گام نهادن در راه آنهاست، همچنین دانستم این شور و عشق را نیز به ارث برده ام: سنت یکتای زندگی در لحظه اکنون، بدون هیچ استثنایی؛ مگر دست یافتن به شفافیت لحظه تکرارناپذیر، لحظه رویارویی با دیگری در تاریکی یک سالن نمایش، بدون هیچ حفاظی غیر از حقیقت یک حرکت یا بیان کلمه ای روشنگر.
وطن تئاتری من را لحظات ملاقات با تماشاگرانی که هر شب از گوشه و کنار شهر برای همراهی ما و سهیم شدن در ساعت یا دقیقه‌ای با ما به سالن نمایش می‌آیند، می‌سازد. زندگی من از این لحظات منحصربه فرد تشکیل شده است، زمانی که دیگر «خودم» را متوقف می کنم تا برای خودم رنج ببرم و دوباره زاده می شوم و معنی حرفه نمایش را درک می کنم؛ زندگی در لحظه حقیقت محض، زمانی که می دانیم آنچه می‌گوییم و آنچه عمل می‌کنیم، زیر نورهای صحنه حقیقت است و شخصی‌ترین و عمیق‌ترین بخش وجود ما را منعکس می‌کند.
سرزمین تئاتری من، مال من و همکاران بازیگر من، کشوری است تنیده شده از چنین لحظاتی که ماسک‌ها، لفاظی و ترس از آنچه هستیم را رها می کنیم و در تاریکی سالن نمایش دست‌های یکدیگر (بازیگران و تماشاگران) را می‌فشاریم.
سنت تئاتر همه جا وجود دارد، هیچ کس نمی تواند بگوید تئاتر در یک مرکز مشخص، یک شهر یا فقط یک بنای برتر زنده است. تئاتر آنطور که من درک کرده ام، در گستره جغرافیایی نامرئی گسترده است، پهنه ای که زندگی های بازیگران و هنر تئاتری را با حرکتی واحد و متحدکننده در هم می آمیزد.
همه اساتید تئاتر بعد از تجربه لحظات تکرارناپذیر زیبایی و نور و فقط با این لحظات دار فانی را ترک می کنند، همه به یک شکل از صحنه روزگار می روند؛ بدون هیچ برتری که از آنها محافظت یا آنها را نامیرا کند. آموزگاران نمایش این حقیقت را می دانند: هیچ بینشی معتبر نیست، وقتی با اطمینان قلبی ناشی از حرفه مان روبرو می شویم؛ خلق لحظه هایی از حقیقت، ایهام، آزادی و قدرت در بحبوحه تعلیق عمیق.
هیچ مفهومی باقی نمی ماند مگر خود نمایش، تصاویر ویدئویی و عکس های آن که تنها می تواند تصویری مختصر از بازی آنها را نشان دهد. آنچه همواره در تصاویر ویدئویی و عکس ها دیده نمی شود، واکنش ساکت تماشاگرانی است که می دانند آنچه در حال روی دادن است قابل تبدیل یا پیداشدن در بیرون سالن نیست، حقیقتی که در سالن نمایش تسهیم می شود؛ تجربه ای از زندگی برای چند ثانیه است که حتی از خود زندگی نیز شفاف تر و روشن تر است.
وقتی دریافتم تئاتر به خودی خود یک سرزمین است، سرزمینی بنیادین که کل جهان را در سیطره خود دارد، اراده ای در وجود من شکوفا شد که تحقق یک آزادی بود: نباید زیاد دور شد یا از جایی که هست حرکت کرد. نباید دوید یا خود را حرکت داد. مردم و تماشاگران جایی هستند که شما هستید. همکاران بازیگری که نیاز دارید کنار شما هستند، بیرون از خانه شما واقعیت روزمره مبهم و رسوخ ناپذیر آغوش گشوده و شما از این واقعیت در ظاهر نفوذناپذیر مهم ترین سفر را برای تکرار اودیسه و سفر آرگونوت ها (گروهی از پهلوانان در اسطوره های یونان) می سازید، شما مسافری ساکن هستید که برای تشدید شدت و تغلیظ دنیای واقعی تان، خود را متوقف نمی کند. سفر شما به سمت لحظه و رویارویی تکرارناپذیر همانندان تان است؛ به سوی آنها، به سوی قلب هایشان و ذهنیت آنها.
شما با آنها سفر می کنید، در احساسات شان، خاطرات شان که شما زنده می کنید و به حرکت در می آورید. سفر شما به قدری مهیج است که کسی نمی تواند آن را اندازه بگیرد یا متوقف کند. کسی اندازه واقعی آن را درک نمی کند، سفری در تخیل تماشاگران شماست، بذری که در دورترین اراضی کاشته می شود؛ شعور، اخلاق و مدنیت انسانی تماشاگران.
به همین دلیل من حرکت نمی کنم، در خانه و کنار نزدیکانم می مانم، در سکون ظاهری شب ها و روزها کار می کنم؛ زیرا راز سرعت را با خود دارم.
به مناسبت روز ملی تئاتر اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال ۱۳۹۴ از میان هنرمندان برجسته و شناخته شده تئاتر کشورمان مطابق سنت «موسسه بین المللی تئاتر» (ITI) که هر ساله هنرمندی نامدار در عرصه هنرهای نمایشی جهان را به عنوان نویسنده پیام روز جهانی تئاتر انتخاب می کند، فردی را برای نوشتن پیام روز ملی هنرهای نمایشی ایران انتخاب می‌کند که در سال ۱۳۹۸ رسالت نگارش این پیام به دستان محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینما ایران سپرده شد.
استاد کشاورز در این پیام آورده: هنر تئاتر مثل نسیم روح‌بخش بهاری، نوید عشق و امید این زندگی است. تئاتر خوشبختی را برای ما رقم می‌زند. من خدا را برای داشتن این موهبت بزرگ شاکر هستم. حالا که به گذشته فکر می‌کنم احساس خوشبختی می‌کنم. برای داشتن آن‌چه ثروت این زندگی است.
یکی از سرمایه‌های بزرگ من هنر تئاتر است. با این هنر لحظه‌های شیرین و غمگین را تجربه کردم. با این هنر در برابر من آئینه‌ای جلوه شده که لحظات واقعی این حیات را در آن می‌بینم.
با هنر تئاتر قصه بلند این زندگی، برای من روایت شیرینی شده که در جوانی سال‌های دور را تجسم کرده و حالا گذشته را مثل یک آسمان آبی پشت کوه‌های بلند می‌بینم. شوق آفتاب و شور چیدن ستاره و درک دریا و حس پرواز، همه و همه رویایی است که در جهان صحنه با تمام جان جویا شدم. این‌ها خیال نبود بلکه لحظه‌های شیرین بود که من با نفس و نگاهم حس کردم. جادوی بزرگ زندگی که معنی تئاتر را برای من زنده کرد.
من پر از خاطرات این لحظه‌های زندگی هستم. نقالی و مجلس تعزیه و تخت حوضی و عروسک‌های خیال‌انگیز خیمه‌شب‌بازی تجسم هنر ایرانی است که یادگار دور روزگار مردمان من است. شادی و غم زندگی را در صحنه‌های تئاتر دیدم. جایی که در تاریکی سالن نمایش با یک واقعه و صحنه، جهان دیگر را تجربه کردم.
من بارها آدم دیگری شدم. اسم دیگری داشتم. شخصیت‌های دیگر را زندگی کردم. اشخاصی که دوست داشتم و یا دوست نداشتم اما امکان بودن آن‌ها را پیدا کردم. این فرصت بزرگی بود تا حسرت‌ها و رؤیای زندگی را در کالبد دیگری جست‌وجو کرده و معنای بودن را با جسم و رفتار و کلمات دیگری کشف کنم. این‌ها سرمایه بزرگ زندگی من، محمدعلی کشاورز است.
من برای زندگی این جهان بسیار خوشبخت و پرافتخار بودم که توانستم هنر تئاتر را داشته باشم. لحظات شیرین زندگی من مدیون این هنر بوده و کف‌زدن و نگاه مهربان و احترام مردم ستایش من نیست. مردم مرا برای هنر بزرگ و جاودان زندگی تشویق کرده تا حالا با افتخار «روز ملی هنرهای نمایشی» را جشن بگیریم.
من، محمدعلی کشاورز عضو کوچک خانواده تئاتر روز ملی هنرهای نمایشی را در تقارن با نوروز باستانی تبریک عرض کرده و برای هنرمندان و جوانان و علاقه‌مندان و مخاطبان مهربان که سرمایه بزرگ این هنر هستند بهترین را آرزو دارم. این روز، نوروزِ نمایش است که لحظات همه ما را بر صحنه بزرگ زندگی می‌سازد.
همراه با نوروز ایرانی و در آستانه نوشدگی و زایش طبیعت، نیک‌ترین پندار را برای مردمان پاک دیارمان بر صحنه‌های پویای نمایش سرزمین مهر، جان می‌بخشیم. باشد که چراغ این خانه به همت و همراهی اهالی‌اش از هر سن و سیاق هر سال و هر روز پر فروغ‌تر شود.»
۷ فروردین برابر با ۲۷ مارس روز جهانی هنرهای نمایشی است که از سال ۱۳۹۳ این روز در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز ملی هنرهای نمایشی» به ثبت رسیده است.
فرهنگ**۹۲۶۶** ۹۰۵۳

انتهای پیام /*


فرهنگی


تئاتر


روز ملی هنرهای نمایشی


محمدعلی کشاورز

نظرات بسته شده است.