دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ امروز
در سینه خون گرمش یاقوت و لعل گردید/در زیر تیغ چون کوه هر کس فشرد پا را (صائب تبریزی)
از این رو انتخاب اسم «خونِ دلی که لعل شد» برای کتاب خاطرات رهبر معظم انقلاب که حکایت از مشکلات دوران زندان و تبعید دارد، بسیار با مسما بوده است. حضرت آیت الله خامنه ای که خود راوی کتاب «خون دلی که لعل شد» است، بعد از نقل زندگینامهای مجمل، از شش دوره حبس و بازجوئی و تبعید توسط رژیم پهلوی روایت میکند. دوره ای که از یک سو حکایت از شداید زندان و تبعید و زجر و شکنجه داشته و از سوی دیگر بیان کننده صبر و استقامت و توکل و امید به تحقق وعدههای الهی است.
یکی از خصوصیات رژیم پهلوی، زندانی کردن مخالفان سیاسی و سلب آزادیهای فردی آنان بود و در این میان حبس علما، خطبا و اندیشمندان آزاده و انقلابی برجستگی ویژه ای داشت. هدف اصلی رژیم پهلوی تنها بیرون کردن «مخالفان» از صحنه نبود، بلکه تغییر باورها، تخریب شخصیت و درهم شکستن فرد مخالف حتی تا مرز نابودی در دستور کار سازمان امنیت رژیم پهلوی قرار داشت.
«از آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ تا پیروزی انقلاب اسلامی، شش بار بازداشت و زندانی شدم. یک بار هم بازداشت و سپس تبعید شدم. دفعات بیشماری هم برای بازجویی و تحقیق به مقر ‘ساواک’ فراخوانده شدم.»
کتاب «خونِ دلی که لعل شد» که انعکاس خاطرات رهبر انقلاب از دوران زندان است، در عین جذابیت و بیان حقایق دردناک، یکی از گویاترین اسنادی است که گوشه ای از تاریخ ننگین رژیم استبدادی پهلوی در ایران و همچنین مبارزات علمای اسلام برای مقابله با ظلم و بیعدالتی را نشان میدهد.
در بیشتر خاطراتی که از زندانیان منتشر شده، انواع رایج شکنجه در زندانها همچون آویزان کردن از سقف بصورت عمودی، شوک الکتریکی، سوزاندن نقاط حساس بدن، اتصال برق، ضربه با باتوم برقی و شلاق با کابل و برای روحانیون، تراشیدن ریش تشریح شده است.
«در مورد تراشیدن صورت، شنیده بودم که در اردوگاه ها صورت را خشک خشک و بدون آب و صابون میتراشند- که کاری زشت و دردآور است. لذا در راه بیرجند به مشهد، خود را برای استقبال از این لحظه ی وحشتناک و آزردن پوست صورت آماده میساختم. زمان تراشیدن صورت فرا رسید. سلمانی آمد، و من با نگرانی و تشویش به او نگاه میکردم. کیفش را باز کرد و یک ماشین اصلاح از آن بیرون آورد. با دیدن ماشین اصلاح، من نفس راحتی کشیدم و معلوم شد جریان متفاوت از آن چیزی است که تصور میکردم…. بعد از آن خواستم که به دستشویی بروم و سپس وضو بگیرم. اجازه دادند با دو نظامی بروم. در مسیر، یک افسر جوان که به گستاخی و وقاحت معروف بود، مرا دید و از دور به تمسخر صدا زد: آشیخ! ریشت را تراشیدند؟ و من فورا پاسخ دادم: بله سال ها بود که چانۀ خودم را ندیده بودم و حالا الحمد لله میبینم! و بدین ترتیب اجازه ندادم خشنود ودلخوش شود.»
آیت الله خامنه ای با بیان خاطرات خود، حوادث را آنگونه که واقع شده، روایت کرده و با پرداختن به مسایلی که مستقیما شاهد آن بوده ، به بازگوئی حوادث دوره ای از زندگی خود پرداخته است. ایمان به تحقق هدف، شهامت و پایداری در مقابل شکنجههای ساواک و مرارتهای زندان و تهذیب نفس از خصوصیات راوی این خاطرات است.
روایت دهها خاطره گفته و ناگفته در کتاب «خونِ دلی که لعل شد» از شرایط زندان، مقاومت، توکل به خدا، ایمان به هدف، تصمیمگیری در شرایط خاص، زمزمههای شبانه و فعالیتهای روزانه از زبان رهبر معظم انقلاب، خوانندگان را به فکر فرو برده و آنان را با سیر رویدادهایی که هر زندانی در دوره پهلوی از دستگیری تا آزادی داشته، آشنا میسازد.
نگارش خاطرات مصلحان و شخصیتهای تاریخساز و ثبت وقایع دوران فعالیت آنان که همراه با انتقال تجربه و یافته های ارزشمند است، می تواند از ابعاد اسنادی، آموزشی و اطلاعاتی مورد استفاده مورخان و پژوهشگران قرار گیرد. خاطرهها، بخش مستند تاریخ هستند و راویان خاطره، تاریخ را مینگارند و آیندگان را در معرض قضاوت نسبت به گذشته قرار میدهند.
نسخه عربی این کتاب نیز با نام «ان مع الصبر نصرا» در آستانه چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ هفده بهمن در بیروت و توسط سید حسن نصرالله رهبر حزب الله رو نمائی گردید. فرازهای پرجاذبه کتاب به همه مجاهدان راه خدا نشان می دهد که بعد از سختی ها و مشکلات، وعده الهی تحقق می یابد و نصرت خداوند، طالبان حق را در مسیر پیروز قرار می دهد.
کتاب «خونِ دلی که لعل شد» هفته گذشته از سوی موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی- دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای منتشر شد و در ایام نوروز میتواند بهترین عیدی برای نزدیکان و آشنایان باشد.
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/ آری شود ولیک به خون جگر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی/ مقبول طبع مردم صاحب نظر شود(حافظ)
*کارشناس ارشد روابط بین الملل
فراهنگ** ۹۰۵۳
انتهای پیام /*