سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ امروز
به گزارش خبرنگار فرهنگی خطرنگار، آیین رونمایی از کتاب «حیات صدیقه» پیرامون زندگی و فعالیت صدیقه دولت آبادی از عناصر تجددطلب و از فعالان سیاسی دوره مشروطه، شنبه شب در خانه وارطان برگزار شد که پژوهشگران و فعالان حوزه زنان به ایراد پرداختند. ** بد تفسیر کردن آزادی در حقوق زنان به آن آسیب میزندمنصوره […]
به گزارش خبرنگار فرهنگی خطرنگار، آیین رونمایی از کتاب «حیات صدیقه» پیرامون زندگی و فعالیت صدیقه دولت آبادی از عناصر تجددطلب و از فعالان سیاسی دوره مشروطه، شنبه شب در خانه وارطان برگزار شد که پژوهشگران و فعالان حوزه زنان به ایراد پرداختند.
** بد تفسیر کردن آزادی در حقوق زنان به آن آسیب میزند
منصوره اتحادیه، پژوهشگر حوزه زنان و تاریخنگار در این آیین گفت: دولتآبادی زنانی که تجملپرست بودند را توصیف و توبیخ میکند و نتیجه میگیرد که بدتفسیر کردن آزادی در حقوق زنان به آن آسیب میزند.
وی افزود: دولتآبادی از آنچه آزادی زنان نامیده میشد ناراضی و معتقد بود زنان هم از این موقعیت، بد استفاده کردهاند و ارزش آن را به خوبی متوجه نشدند.
وی با اشاره به فعالیتهای نهادهای مدنی زنان در دوره قاجار و پهلوی افزود: صدیقه دولتآبادی فعالیتهای زیادی برای حقوق زنان انجام داده که در عین حفظ شخصیت زن سنتی به فعالیتهای اجتماعی او نیز پایبند بوده است.
او از فعال حقوق زنان دیگری به نام مریم فیروز نام برد و بیان کرد: درگیریهایی میان مریم فیروز و صدیقه دولتآبادی وجود داشت، دولتآبادی مثل روزنامهنگاران آن دوره، در پاسخ به مریم فیروز، حملههای گنگی میکند، نامههای او در دفاع از کانون بانوان آن زمان موجود است.
این پژوهشگر حوزه زنان ادامه داد: دورهای که دولتآبادی در آن فعالیت اجتماعی میکند، دوره رضاخان است که میخواست ایران سراپا غربی باشد اما ابعاد مدرنیزمی که دولت خواهان آن بود، مشخص نبود. به طور ویژه مشخص نبود که زنان چگونه باید مدرن غربی شوند. روزنامههای آن دوره پر از آگهیهایی است که شبنشینیها، بالماسکهها و جشنهای شبانه را تبلیغ میکند، دولتآبادی در این زمینه کتابی در مورد طریقه رفتار زنان دارد که میخواهد رفتار زنان در چنین جمعهایی را ارتقا دهد.
اتحادیه افزود: او از شرایط پیش آمده در دوره قاجار راضی نیست و میگوید که کشف حجاب و غربی کردن زنان بدون توجه به فضای اجتماعی اتفاق افتاده است و این آزادی به جامعه آسیب زده است اما با این حال او نتوانست زندگی خودش را که ترکیب زن سنتی همراه با فعالیتهای اجتماعی بود جا بیاندازد.
** دولت آبادی نمونه اقتدارکامل زن بود
شیوا دولتآبادی پژوهشگر و استاد دانشگاه و نوه برادر صدیقه دولتآبادی نیز گفت: من به این فکر کردم که سهم آدمهایی که میتوانند مدرن باشند چقدر است؟! اما دولتآبادی در زمان خودش بسیار قدم بزرگی برداشته، او تنها نبود زنان دیگری هم در این زمینه فعالیت کردهاند اما حضور او بسیار پررنگ است.
وی افزود: نگاه من به عنوان یک روانشناس به موضوع صدیقه دولتآبادی این است که یک آدم چگونه میتواند این کارها را انجام دهد؟ او چه اندیشهای داشته که منجر به چنین رفتارهایی شده است؟ هیجان و انگیزشی که به چنین افرادی جهت میدهد مثل پرچمی در دست آنهاست که نباید آن را زمین بگذارند. وقتی او اکابر را در کانون بانوان راه میاندازد ما میبینیم که انگیزههای شخصی چگونه میتوانند جامعه را تحت تاثیر قرار دهند. او معتقد بود که زن باید از گوشه در بیاید و این کار جز با علم و دانش و استقلال فکری ممکن نمیشود.
دولتآبادی با بیان خاطراتی از کودکیاش با صدیقه دولت آبادی گفت: او برای من اقتدار کامل زن بود و فکر میکردم همه زنان باید همین اندازه مقتدر باشند و اثر بگذارند. این که یک زن میتواند تا این اندازه درخشان باشد روی من به عنوان یک دختربچه بسیار اثر گذاشت و آنچه در ذهن من ماندگار است وطندوستی است که وطن را گرامی میداشت و همیشه فکر میکرد چگونه میتوان موقعیت زنان این جامعه را بهتر کرد.
** برای بررسی وضعیت اجتماعی زنان باید از دوره قحطی شروع کنیم
مینو مرتاضی فعال حقوق زنان نیز با اشاره به تاریخ زندگی صدیقه دولتآبادی و نیاز جامعه بانوان به مطالعه تاریخ گفت: مطالعه تاریخ ما را مطالبهگر میکند و اگر مطالبهای نباشد گفتوگو به صرف گفتوگو هیچ چیز برای گفتن ندارد.
وی با اشاره به آرای میشل فوکو و ادوارد سعید بیان کرد: گفتمان به معنی تجلی زبان در گفتار و رفتار است، رفتاری که نشاندهنده آن گفتار باشد. در این میان باید بگوییم چه شرایطی باعث شد که دولتآبادی چیزی شود که میشناسیم.
مرتاضی ادامه داد: اگر بخواهیم وضعیت اجتماعی زنان را بررسی کنیم و تاریخ بیداری آنها را در نظر بگیریم، باید از دوره قحطی شروع کنیم، تاریخ بیداری زنان را باید از آشوبهایی که منجر به قتل گریبایدوف، سفیر روسها شد، ببینیم. تبارشناسی بیداری زنان به ما میگوید که زنان با حمایت روحانیان وارد عرصه سیاست شدهاند و اغلب روحانیان پیشرو، به زنان خانواده خویش آزادی دادند، در انقلاب مشروطه نیز زنان پا به پای مردان آمدند و روحانیان هم از این حضور حمایت کردند.
** استقلالطلبی و میهنپرستی وجه تمایز دولت آبادی
مرتاضی با ارائه یک تاریخنگاری از زندگی دولتآبادی گفت: آنچه او را متمایز میکند استقلالطلبی و میهنپرستی است، وی به ترکیب اعضای مجلس مشروطه، اعتراض میکند و میگوید که ملّاکان برای منافع خودشان قانون وضع میکنند. او با وجود ایجاد اکابر در کانون بانوان معتقد بود اگر زنان اشتغال بیرونی داشته باشند، نمیتوانند وظایف زنانه خود را به خوبی انجام دهند. همچنین او روزنامهای به نام «زبان زنان» داشت که تمام مقالات آن را از زنان میگرفت و در کودتای ۱۹۲۰ رضاخان توقیف شد.
مرتاضی در ادامه اظهار داشت: گفتمان انقلابی صدیقه، پس از کودتای ۱۹۲۰ مدنی میشود، او پروژه رضاشاه برای مدرنیزاسیون جامعه را میپذیرد و تشکیل اتحادیه زنان را باعث خوشحالی خود میداند، چنانکه همین امروز هم فعالیت در حوزه زنان نیاز به وحدت دارد.
این فعال حقوق زنان گفت: صدیقه دولتآبادی در گفتمان حقطلبی زنان اثر دارد، زنان آن دوره با واکنش سیاسی نسبت به وضعیت خود آگاهی پیدا کرده بودند و زنانی که آگاهی دارند، وقتی بدانند وضعیت نابرابر دارند فعالیتشان چند برابر می شود.
وی افزود: زندگی صدیقه دولتآبادی به ما نشان میدهد کردار انسانی تا وقتی ماهیت گفتمانی نداشته باشد اهمیتی ندارد و گفتمانی که زنان آن را وارد فعالیتهای اجتماعی و سیاسی میکنند به آنها امید می دهد.
** توجه دولت آبادی به فقرشدید زنان
در ادامه پژوهشگر زنان و فعال اجتماعی هم گفت: خواندن کتابهای صدیقه دولتآبادی به ما میگوید که او به فقر شدید زنان توجه داشت و بدبختی و فلاکتی که زنان را درگیر کرده بود، همواره یکی از موضوعات مهم آثار اوست. باید بدانیم که در آن دوره وضعیت اقتصادی بسیار بد بوده است.
فیروزه مهاجرهمچنین با اشاره به نظرات یرواند آبراهامیان میگوید: خشکسالیها و شورشهایی که در آن دورهها اتفاق افتاد باعث میشود که ناخودآگاه جمعی زن ایرانی زن بدبخت باشد، ما هنوز هم وقتی یک زن را میبینیم، میگوییم ما زنها چقدر بدبختیم! منِ جمعی و زنِ جمعی در میان ما هست که همیشه بدبخت است.
به گفته وی، صدیقه دولتآبادی وقتی در فرانسه تحصیل میکند به خواهرانش مینویسد که من باید اینجا بمانم و با همه سختیها درس بخوانم که وقتی برگشتم، کار کنم تا بدبخت نباشم. این زن جمعی وجود اوست که بدبخت است و این بدبختی در زنان ما لانه کرده است.
** اشاره به مادر در رزومه
در ادامه این نشست تاریخنگار و پژوهشگرهم درباره دولت آبادی گفت: مهمترین نکته وقتی که به زندگی صدیقه دولتآبادی نگاه میکنیم، زمانی است که در رزومه او به نام مادرش هم اشاره میشود، نام خاتمه خانم، صدیقه نیز مثل بیبیخانم استرآبادی به نسب مادری مینازد اما ما همزمان که مادر بافضلی داریم، پدر خوشفکری را هم داریم که ارث بردن دخترش را به مطالعه و درس خواندن مشروط میکند. وقتی صدیقه خانم به دلایلی، با مردی که فاصله سنی زیادی با او دارد ازدواج میکند، پدر به او دفتری میدهد و میگوید این را بعد از مرگ من باز کن، در آن دفتر حق طلاق از شوهر گرفته شده بود و با استناد به همان زندگی مشترک سخت و نابه سامان صدیقه و دکتر اعتضادالملک به پایان میرسد.
الهام ملکزاده ادامه داد: صدیقه بعد از طلاق با تمام دلتنگیهایش برای فوت پدر، در بستری که کاملا فرهیخته است به خارج از کشور میرود که تحصیل کنند. او پیش از رفتن نیز در جایگاه انتخاب بین انتشار روزنامه و قطع رابطه با برادر، دومی را انتخاب میکند و معتقد است برای بهتر شدن وضع زنان برای ادامه تحصیل خارج از کشور میرود. دولتآبادی یک سال پیش از مرگش میگوید همه کارهای لازم را برای زنان انجام دادهام و حتی سال دوازدهم اکابر را هم به راه انداختم، دیگر در این دنیا چیزی نمیخواهم.
** باید کتاب بخوانیم
یحیی شریعت نیا پژوهشگر و حقوقدان نیز درباره دولت آبادی گفت: ما اگر برای فرهنگ، شخصیت و رشدمان ارزش قائل هستیم، باید کتاب بخوانیم. صدیقه خودش، کارش و رفتارش، همه سند هویت انسانی است که دغدغه رشد و تعالی داشته است. اگر ما بپذیریم که رشد دردناک است، باید این را در نظر بگیریم که صدیقه دولتآبادی و رنجهایی که برای از بین بردن آن تلاش کرد، هنوز وجود دارند.
وی افزود: اگر مردان ما به تاسی از پیشینیان از مذهب و از موقعیت سواستفاده نمیکردند، صدیقه دولتآبادی این همه رنج نمیبرد. من باید درباره این کتاب بگویم که این کتاب به سختی و مکافات چاپ شده و ما باید از نان شب خود مایه بگذاریم که بدانیم صدیقه چه کرد، باید برای دانش و خردورزی، هزینه کنیم.
در پایان این نشست از کتاب «حیات صدیقه» نوشته مهدخت صنعتی، افسانه نجم آبادی و غلامرضا سلامی، که کاری از انتشارات شیرازه است رونمایی شد.
** صدیقه دولتآبادی در یک نگاه
صدیقه دولت آبادی ازعناصر تجدد طلب و از فعالان سیاسی دوره مشروطه است که در سال ۱۲۶۱ در اصفهان متولد شد، فعالیتهای اجتماعی صدیقه با عضویتش در «انجمن آزادی زنان» یا «انجمن حریت نسوان» در دوره مشروطه و در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی آغاز شد. از اعضای سرشناس این انجمن، علاوه بر صدیقه دولتآبادی میتوان به تاجالسلطنه و افتخارالسلطنه؛ دختران ناصرالدینشاه، شمسالملوک جواهر الکلام و چند تن دیگر اشاره کرد.
او را به دلیل تأسیس مدرسه برای تربیت مدرن دختران، پایهگذار مهدکودک و مبتکر آموزش بزرگسالان در ایران میدانند.
پس از تاسیس کانون بانوان ایران، صدیقه دولتآبادی پس از هاجر تربیت، ریاست آن را بر عهده گرفت.
صدیقه دولتآبادی در سال ۱۳۴۰ و در سن ۸۰ سالگی به خاطر سرطان درگذشت.
فراهنگ**۹۲۱۱**۳۰۰۹
انتهای پیام /*