از علاقه مندان به فعالیت در حوزه های مختلف خبری دعوت به همکاری می نماید

کد خبر : 85611

35 بازدید

به گزارش روز دوشنبه خبرنگار گروه دانشگاه خطرنگار، ، نعمت الله فاضلی در نشست «انقلاب فرهنگی؛ از ستادی که بود تا شورایی که هست» در سرای محله سنایی که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شده بود به ایراد تحلیل و نکات خود پرداخت. دانشیار پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پرداختن به […]

به گزارش روز دوشنبه خبرنگار گروه دانشگاه خطرنگار، ، نعمت الله فاضلی در نشست «انقلاب فرهنگی؛ از ستادی که بود تا شورایی که هست» در سرای محله سنایی که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شده بود به ایراد تحلیل و نکات خود پرداخت.
دانشیار پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پرداختن به بحث فرهنگ عمومی نیز افزود: در زمینه فرهنگ عمومی نیز زندگی اجتماعی و عمومی را سیاسی تر کرده ایم. چیزی که نتیجه شیوه و نحوه مداخله ما در زندگی مردم است.
«ما به جای اینکه مسئله امنیت را فرهنگی کنیم، فرهنگ را امنیتی کرده ایم. در اینجا شایسته بود که با پنهان شدن قدرت و عربان نبودن آن در عرصه جامعه پیش برویم، که در این زمینه کامیاب نبوده ایم. شورای عالی به عنوان نهاد بالادستی فرهنگی ما باید تئوری ها و سیاست هایی را آماده می کرد که به جای امنیتی شدن فرهنگ، امنیتی شدن آموزش و اِعمال عریان قدرت، عکس آنها شکل می گرفت.»
فاضلی به تناسب تخصص خود قصد دارم از زاویه سیاست فرهنگی به تحلیل بپردازم. در ابتدا به پرسش اولیه نشست مبنی بر این که این شورا چقدر درگیر امر فرهنگ و جامعه شده است و چقدر در این زمینه مجاز به این امر بوده است، می پردازم.
وی افزود: کشورها از نظر درگیری و مداخله در امر فرهنگ به یک طیف تقسیم بندی می شوند. طیف حداکثری شامل چین، شوروی سابق و نظام جمهوری اسلامی است که قائل به دخالت حداکثری در امر فرهنگند. فرهنگ در اینجا به معنی نظام معنایی جامعه و شیوه زندگی مردم است. در طیف حداقلی می توان کشوری مثل آمریکا را مثال زد. در طیف های میانی نیز کشورهای سوسیال دموکراتی مثل فرانسه جای می گیرند. اما درطرف حداقلی ها مثل دولت آمریکا نیز می توانیم مداخله را مشاهده کنیم. اما آنچه مهم است نحوه مداخله است. چرا که خود مداخله نکردن نیز یک شیوه مداخله و یک سیاست فرهنگی است.
این استاد انسان شناسی افزود: کسی که می خواهد عام ترین نهادهای فرهنگی را تحلیل کند باید سراغ شورای عالی انقلاب فرهنگی برود. هر چند که این شورا در قانون اساسی مندرج نیست، اما عملاً عالی ترین نهاد بالادستی سیاستگذاری فرهنگی است.به علاوه بسیاری از مسئولان نظام از جمله سران سه قوه در آن عضو هستند و جایگاه فرادستی دارد. ما وقتی این شورا را نقد می کنیم چیزی به نام دبیرخانه را تنها نقد نمی کنیم. بلکه نقد شورای عالی انقلاب فرهنگی نقد سیاست های فرهنگی حکومت است.
فاضلی در ادامه با ذکر دو گونه پرسش در نسبت با این شورا گرفت: یک پرسش، از ناحیه حکومت است که آیا این شورا توانسته است گفتمان عالی و اهداف غایی حکومت را در بحث فرهنگ تامین کند؟ از نقطه نظر مردم نیز می توان این پرسش و مطالبه را مطرح کرد که آیا این نهاد می تواند تحقق بخش حقوق و نیازمندهای فرهنگی جامعه باشد؟ از نظر من معیار سنجش عملکرد و ارزیابی شورا این است که ببینیم نقش شورا در تامین رضایت مردم از حکومت چه بوده است. آیا این شورا توانسته است پلی بین سیاست های جاری گوناگون بزند. این شورا می بایست مسئولیت های حکومت در برابر مردم را تبیین و اعلام کند.
دانشیار پزوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: در مورد عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد جزئیات نمی شوم. در ذکر برخی جنبه های مثبت این شورا می توان به نقش این شورا در گسترش کمّی نظام آموزش عالی کشور اشاره کرد. موضوعی که البته در خور نقد هم هست، اما نقش مثبت و سلبی شورا در عدم ممانعت از این توسعه قابل ذکر است. نکته مثبت قابل ذکر بعدی نقش شورا در فرهنگ عمومی و شیوه زندگی عمومی مردم است. تحول زندگی مردم از زندگی روستایی به شهری و از آن به کلانشهری قابل مشاهده است. من در این موضوعات مدعی سیاستگذاری های کلان و مستقیم شورا نیستم. بلکه با توجه به اعتقاد به سیاست حداکثری مداخله، همان نبود عملکرد ممانعتی و مداخله گر را هم سیاستی مثبت ارزیابی می کنم.
فاضلی در ذکر موارد انتقادی هم تصریح کرد: شورا نتوانسته است در بخش عظیمی از مسائل فرهنگی تغییر و تحول ایجاد کند. در بحث نظام آموزشی، مهمترین معیار یادگیری است. رسیدن به شخصیت انسانی شکفته و مطلوبی که شایسته اوست. در این مبحث نظام ما هنوز از نقص و مسئله حافظه محوری رنج می برد. نرخ بهره وری ما از این منظر به بیانی یک به ده است!
«ما بالاترین عمر و سرمایه و انرژی را صرف نظام آموزشی کشور کرده ایم، اما پایین ترین بهره کیفیت یادگیری را داریم. این یادگیری در هر دو زمینه آموزش های فنی و تخصصیی و بالندگی شخصیت قابل ردگیری است. ما وقتی عصبی ترین مردم دنیا هستیم، وقتی بالاترین میزان اعتیاد را با نزدیک به سه میلیون معتاد داریم، وقتی در سطح خشونت های خانوادگی و اجتماعی رده هایی بالایی داریم، وقتی بعد از عراق دومین کشور دنیا از نظر تصادفات جاده ای با نزدیک ۱۶ هزار کشته هستیم، نشان می دهد که بیشترین سرمایه گذاری در دنیا را در زمینه آموزش داشته ایم، اما از نظر شاخص های فرهنگی و اجتماعی پایین هستیم و محصول عالی ای برداشت نکرده ایم.»
فاضلی ادامه داد: «شاخص دیگر در نظام آموزشی رشد خلاقیت است. در این زمینه نیز ما وضعیت مطلوبی نداریم. ما در تمام صد سال گذشته مشکل یادگیری داشته ایم و متاسفانه بهبودی حاصل نکرده ایم، بلکه وضعیتمان حادتر هم شده است. سیطره کمیت در نظام آموزشی ما قابل مشاهده است و علیرغم همه نقدهای وسیع در این زمینه وضعیت ما در بوروکراسی علم و آموزش عالی تغییر نکرده است و بحرانی تر هم شده است.»
فاصلی در ادامه گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای حائلی فرهنگی بین مردم و حاکمیت ، بیشتر به عنوان نهادی سیاسی نقش ایفا کرده است.
وی افزود: شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانسته است انقلاب فرهنگی ایجاد کند. در عین حال من به برخی نقش های مثبت مثل همان عدم عملکرد ممانعتی این شورا در عین سیاست رسمی حداکثری مداخله، معترف هستم و می گویم باید به دوستان عضو این شورا در این زمینه یاری رساند و کمک کرد.
**۹۲۲۲**۱۶۰۱**

انتهای پیام /*


فرهنگی


نعمت الله فاضلی


شورای عالی انقلاب فرهنگی


نظام آموزشی

نظرات بسته شده است.