از علاقه مندان به فعالیت در حوزه های مختلف خبری دعوت به همکاری می نماید

کد خبر : 60500

85 بازدید

این همان لبخند تلخ تاریخ است که بعد از چهل سال، کابوس مرگ، مسیر «متهم» و «مسئول» در کوران حوادث دهه شصت را به هم می‌رساند. «لطف‌الله میثمی» و «محمد عطریانفر» که روزی در خصوص چگونگی ادامه مسیر انقلاب در چالش جدی بودند، پس از چهل سال در کنار یکدیگر می‌نشستند تا از تحولات سیاسی […]

این همان لبخند تلخ تاریخ است که بعد از چهل سال، کابوس مرگ، مسیر «متهم» و «مسئول» در کوران حوادث دهه شصت را به هم می‌رساند. «لطف‌الله میثمی» و «محمد عطریانفر» که روزی در خصوص چگونگی ادامه مسیر انقلاب در چالش جدی بودند، پس از چهل سال در کنار یکدیگر می‌نشستند تا از تحولات سیاسی و امنیتی دهه شصت و ارزیابی عملکرد جمهوری اسلامی در این دوره بگویند. پیرمرد چریک دهه پنجاه که پس از انفجار بمب در دستانش در خانه شیخ هادی، از ناحیه چشم و دست مجروح شد، پیش از انقلاب مسیرش را از جریانی جدا کرد که امروز خواهر محمد عطریانفر یکی از کادرهای رده بالای آن است.

با وجود سرشت متفاوت غالب و مغلوب دهه شصت، سرنوشت هر دو اما مشابهت زیادی دارد؛ حذف از جایگاه رسمی سیاست ایران. محمد عطریانفر را امروز نه ‌به‌واسطه مسئولیت وی در رده‌های امنیتی وزارت کشور در طول دهه شصت، بلکه با فیلم اعترافات وی در دادگاه وقایع سال ۸۸ به‌یاد می‌آوریم. و همین امر باعث می‌شد تا در طول گفت‌وگو، کارنامه انقلاب و نظام سیاسی مطلوبش را در قامت یک «قربانی» قضاوت کند. عطریانفر هرچند درگیری‌های منتهی به ۳۰ خرداد۶۰ را محتوم می‌شمرد، اما از تبعات تلخ آن به‌عنوان امری مقطعی و عارضی یاد کرد. در مقابل، میثمی با وجود تحمل حبس ۹ماه و ۹ روزه در سال‌های دهه شصت، رویکرد بنی‌صدر، نهضت آزادی و مجاهدین خلق را به نقد کشید و معتقد بود بازرگان نباید تسلیم فشارها می‌شد. فشارهایی که به‌زعم وی، به اندازه ده درصد فشارهای امروز وارد بر دولت روحانی و بحران‌های دولت خاتمی هم نبود. وی از اراده امام مبنی‌بر ایجاد فضای مشارکت سیاسی همه نیروها سخن گفت. در مقابل، عطریانفر هم نوع مواجهه و روحیه افرادی چون مهندس بازرگان را عامل تشدید کننده اختلافات در دوره استقرار انقلاب اسلامی می‌شمرد.

پس از پیروزی انقلاب، تضاد و اختلاف نیروهای انقلابی که تا پیش از بهمن ۵۷ در مبارزه علیه رژیم شاه به تأخیر افتاده بود، سر باز کرد و در دهه شصت به نقطه‌ای رسید که «الحق لمن غلب» را تنها راه برون‌رفت از شرایط تبیین می‌کرد. از دیگر سوی، بسیاری از اقداماتی که در دوره پس از رحلت امام منجر به حذف و به حاشیه رفتن بسیاری از نیروهای وفادار به انقلاب بود، عموماً مشروعیت خود را از وقایع دهه شصت می‌گرفت.

محمد عطریانفر نماد جوانانی بود که هویت خود را از «امام روح‌الله» می‌گرفتند و لطف‌الله میثمی از نسل پیشتازانی که روش، منش و بینش‌شان متأثر از اسلام انقلابی شریعتی و نوگرایی دینی بازرگان بود. با گذار از سال‌های دهه پرآشوب شصت، یکی از نقاط مشترک در دیدگاه هر دو میهمان حذف نیروها و بالطبع کاهش ظرفیت منابع انسانی در بدنه پیش‌برنده کشور بود. موضوعی که امروز در قالب یک بحران قابل صورت‌بندی است.
پیش از شروع گفت‌وگو جوان انقلابی سال‌های دهه شصت، چریک سال‌های مبارزه علیه شاه را در «بزرگی و بزرگ‌منشی، شرافت، نسب، پیشتازی، زجر انقلاب و تحمل کم‌لطفی‌های حضرات» ‌بی‌نظیر می‌خواند.
با این وجود، دهه شصت دوره اوج پایبندی یک جامعه به آرمان‌ها و اهداف است. دوره‌ای که البته آرمان‌ها با هزینه‌های‌شان معنا می‌یافتند و گویی خون، اندک هزینه‌ای برای تحقق جامعه آرمانی بود.

یادداشت از سید عمادالدین محمودی
**اداره کل اخبار چندرسانه‌ای**ایرناپلاس**

انتهای پیام /*


سیاسی


محمد عطریانفر


لطف‌الله میثمی

نظرات بسته شده است.