از علاقه مندان به فعالیت در حوزه های مختلف خبری دعوت به همکاری می نماید

کد خبر : 21526

76 بازدید

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری خطرنگار، جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پیوند با تحولات پرشمار خاورمیانه، موضوعی است که نزد کارشناسان حوزه مطالعات منطقه ای و روابط بین الملل اهمیت و برجستگی خاصی دارد و جوانب مختلف آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.در همین ارتباط، نشست تخصصی […]

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری خطرنگار، جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پیوند با تحولات پرشمار خاورمیانه، موضوعی است که نزد کارشناسان حوزه مطالعات منطقه ای و روابط بین الملل اهمیت و برجستگی خاصی دارد و جوانب مختلف آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در همین ارتباط، نشست تخصصی «ایران به مثابه قدرت منطقه ای؛ الزامات، فرصت ها، تهدیدها» عصر امروز سه شنبه دهم بهمن ماه در موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد و چهار نفر از صاحبنظران به ارائه نظرات خود در این باره پرداختند.

** ایران، قدرت منطقه ای خودبنیاد
«محمدباقر خرمشاد» مدرس دانشگاه و صاحبنظر در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل ابتدا با چند پرسش کلی، طرح مساله و بحث خود را آغاز کرد و گفت: تا سال ها پیش این بحث مطرح بود که آیا ایران قدرت منطقه ای است یا خیر؟ یا اینکه آیا بهتر است ایران قدرت منطقه ای باشد یا نباشد؟
امروز در افکار عموم این اجماع و اتفاق نظر وجود دارد که ایران قدرتی منطقه ای است و این موضوع یکی از مفروضات به شمار می رود. اکنون بررسی این موضوع اهمیت دارد که بدانیم الزامات، فرصت ها و تهدیدها کدامند. به عبارت دیگر چگونه می توان تهدیدها را مدیریت و به فرصت تبدیل کرد.
در حال حاضر ایران به قدرت منطقه ای خودبنیاد تبدیل شده است. در چنین فضایی حفظ موقعیت، اداره منطقه و رقابت با دیگر قدرت های منطقه ای هزینه های زیادی به همراه دارد چرا که در این منطقه کشورهایی چون ایران، عربستان، ترکیه، روسیه و … حضور دارند که عرصه را برای کشور ما تنگ می کنند.
قدرت منطقه ای ایران همواره مورد توجه جهان و به ویژه غرب بوده است. به عنوان نمونه در دیداری که «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا با مقامات اروپایی داشت، تهدید ناشی از قدرت منطقه ای ایران در سخنان و رایزنی های آنان برجسته بود.

** هزینه- فایده قدرت نخست منطقه
در این نشست «سعدالله زارعی» کارشناس مسایل خاورمیانه بیان داشت که از اوایل دهه ۱۳۷۰ موضوع منطقه گرایی در سطح منطقه و فرامنطقه مطرح شد. به این معنی که قدرت های منطقه ای نظام بین الملل را تحت تاثیر قرار می دهند. از همان زمان رقابتی بین بازیگران مناطق مختلف از جمله منطقه خاورمیانه شکل گرفت.
در سند چشم انداز ۱۴۰۴ آمده است که ایران باید تا این سال به عنوان قدرت منطقه ای ایفای نقش کند. نخستین پرسش اینگونه مطرح می شود که آیا چنین برنامه ای امکان تحقق دارد یا خیر؟ دوم اینکه با توجه به اختلافات میان ایران و برخی دیگر از بازیگران منطقه ای، این کشورها به تهران اجازه قدرت یابی فزاینده خواهند داد؟ از طرف دیگر این سوال را به وجود آورد که اساسا قدرت اول شدن در منطقه به ایران موقعیت بهتری می دهد یا اینکه هزینه ها و تهدیدها را علیه کشور بیشتر خواهد کرد؟
برخی از کارشناسان معتقدند که قدرت اول بودن هزینه های زیادی به همراه دارد و کشورها باید در فرایندی جمعی با دیگر بازیگران منطقه به نوعی تعامل برسند. ایده قدرت نخست به معنای سلطه طلبی، نژاد پرستی و … نیست بلکه به معنای برتر بودن در امنیت، پیشرفت های علمی، تلکنولوژیکی و … است که مفهومی مثبت دارد. این گفتمان اینک در حال تبدیل شدن به گفتمان جمهوری اسلامی در منطقه است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی برخورداری ایران از نیروهای چابک و کارامد، متد مدیریت منطقه ای ایران، جنبش های قدرتمند نهادی منطقه ای، عدم درگیری نیروهای پیشرو در امور داخلی و … را از جمله فرصت های جمهوری اسلامی به لحاظ قانونمندی های خود و جبهه مقاومت دانست.

** الزامات قدرت منطقه ای ایران
«سیدجلال دهقانی فیروزآبادی» مدرس دانشگاه و نظریه پرداز حوزه سیاست خارجی و بین الملل تاکید کرد که موضوع الزامات قدرت منطقه ای ایران مبحثی است که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. در این زمینه ارائه تعریفی جامع از قدرت منطقه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مرحله بعد باید به ویژگی های قدرت منطقه ای، مشخصات قدرت ایران و در نهایت تطبیق این موارد با یکدیگر پرداخت.
قدرت منطقه ای به کشوری گفته می شود که از اقتدار و قدرت لازم برای نفوذ در یک منطقه برخوردار باشد. حال باید دانست که قدرت منطقه ای ضروری است از چه ویژگی هایی برخوردار باشد.
دهقانی فیروزآبادی یه سیزده مورد از این ضروریات اشاره کرد که برخی عبارتند از؛ برخورداری از منابع قدرت ایدئولوژیک، اقتصادی، سیاسی و … ، میزان تعیین کنندگی در قطب بندی های منطقه ای، قدرت گفتمان سازی، هنجارسازی و فرهنگ سازی، مشارکت فعال و تاثیر گذار در تعیین دستورهای کار منطقه ای، قدرت شکل دهی به حوادث، تحولات و ارائه راه حل ها و مدیریت منطقه ای، تاثیر گذاری تصمیمات آن کشور بر ساختار منطقه ای و سایر بازیگران منطقه ای، مسوولیت و مشارکت در برقراری و حفظ نظم منطقه ای و ….
با عنایت به موارد بالا، می توان الزاماتی را که باید ایران برای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای در نظر بگیرد، برشمرد که منابع و عناصر قدرت -شامل قدرت نرم که همان توانمندی های فرهنگی و اقتصادی است و قدرت سخت شامل توانایی های اقتصادی و نظامی است_ توسعه توان اقتصادی و فناوری، توان اعمال مسالمت آمیز قدرت و نفوذ در منطقه بدون تهدید آفرینی برای دیگران، فرصت سازی بهینه در سطح منطقه، قدرت موازنه سازی از طریق ائتلاف سازی با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای از آن جمله به شمار می رود.
به باور این تئوریسین روابط خارجی، از دیگر الزامات تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه ای باید به موارد زیر اشاره کرد؛ بسیج امکانات داخلی برای مقابله با تهدیدهای خارجی، انسجام و وحدت ملی به خصوص در سطح نخبگان در مورد نقش و جایگاه منطقه ای ایران، دفاع از منافع ملی در سطح منطقه، ثبات، اقتدار و امنیت همه جانب ه(سیاسی، اقتصادی، نظامی، زیست محیطی و…)، تاسیس نهادها و ترتیبات منطقه ای و ایفای نقش پیشرو در آنها، مدیریت بحران منطقه ای، عقلانیت ارتباطی- استدلالی برای اقناع سازی کشورها، ترویج و تبیین گفتمان انقلاب اسلامی(قدرت ایدئولوژیک)، مسئولیت پذیری در قبال منطقه و همچنین ایجاد خیر عمومی برای منطقه.

** تهدیدهای ایران به مثابه قدرت منطقه ای
«محمدرضا دهشیری» استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل به جای «تهدیدها» از واژه «چالش ها» بهره جست. به باور وی، موانع زیادی فراروی یک قدرت منطقه ای وجود دارد که هفت مورد است و یکی از آنها «چالش محیطی» نام دارد. در این زمینه اولین نکته وجود ابهام درباره این مساله است که ایران به کدام مجموعه و محیط امنیتی تعلق دارد؛ آسیای مرکزی، حوزه خلیج فارس، خاورمیانه یا …؟ دومین چالش محیطی این است که ایران به نوعی عامل تهدیدساز معرفی شده است. موضوع بعدی اینکه ماهیت نظم منطقه ای مشخص نیست و نمی توان به روشنی بیان کرد که یک قدرت منطقه ای هنجارمحور یا منفعت محور است. آیا هژمونیک و یک جانبه است یا اینکه مشارکتی و همکاری جویانه است؟
«چالش های ادراکی» یا «مفهومی بازیگران» به عنوان دومین چالش در این زمینه به معنی نبود اجماع و درک مشترک از نظم منطقه ای بازیگران است که هر کدام از نظم و تهدیدها درک مختلفی دارند.
«چالش های تصویری» از دیگر موانع فراروی کشورها برای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای است. به این معنی که اول تصویری که کشورها از خود دارند، دوم اینکه چه تصویری از خود ارائه می دهند و سوم اینکه دیگران از ما چه تصویری می سازند. به عنوان نمونه کشورهای دیگر از ایران تصویر کشوری شیعه، تجدید نظر طلب و … ساخته اند که البته با توجه به ارتباط و نزدیکی ایران با کشورهای منطقه ای این تصویرسازی ها متفاوت است.
چهارمین چالش «چالش های راهبردی» نام گرفته است که «خلاء پارادایمی در منطقه» (رادیکالیسم افراطی داعش و القاعده، سکولاریسم اردوغانی، مردمسالاری دینی و…) و همچنین کوتاه مدت گرایی (بدون زمینه سازی و بستر سازی انتظار برداشت بهره زود هنگام داشته باشیم) را در بر می گیرد.
از نظر این تحلیلگر حوزه بین المللی، «چالش های کارکردی ناظر به ناکارآمدی» پنجمین نوع چالش است که عدم تناسب استفاده از فرصت های سخت و نرم، عدم تناسب بین سیاست اعلامی و اعمالی و درگیر شدن در چالش های مقطعی و حاشیه ای را شامل می شود.
«چالش های هویتی» (اسلام سیاسی، اسلام سکولار و رادیکال- عرب و غیر عرب و … ) و «چالش های نهادی – ساختاری» به ترتیب ششمین و هفتمین چالش ها به شمار می آیند. البته برای برون رفت از این چالش ها، راهکارهایی نیز وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از: تلاش برای پرهیز از اقدامات اختلاف برانگیز، توجه به همکاری های موضوعی و عینی، مدیریت ادبیات کلامی، جلوگیری از تصاعد بحران، صبر و شکیبایی استراتژیک و غیر امنیتی کردن مسائل (امنیت زدائی).

پژوهشم**۱۹۶۹**۹۲۷۹**خبرنگار: حسن شکوهی نسب **انتشار:سیدمحمد موسی کاظمی
خطرنگار، پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و پژوهشی های خبری ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.

انتهای پیام /*


سیاسی


ایران


خاورمیانه


قدرت منطقه ای

نظرات بسته شده است.