شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ امروز
رونالدو در صدر اخبار ایران! عبدالکاظم دریساوی با میهنام چه رفته است که سفر یک تیم فوتبال از عربستان با همراهی یکی از مشهورترین فوتبالیستهای جهان به نام کریستین رونالدو پرتغالی به صدر اخبار تبدیل شده است؟! وقتی جامعهای با آن تاریخ و فرهنگ درخشان بر اثر انواع محدودیتها و بیتدبیریها به جامعهای پیرامونی تبدیل […]
رونالدو در صدر اخبار ایران!
عبدالکاظم دریساوی
با میهنام چه رفته است که سفر یک تیم فوتبال از عربستان با همراهی یکی از مشهورترین فوتبالیستهای جهان به نام کریستین رونالدو پرتغالی به صدر اخبار تبدیل شده است؟! وقتی جامعهای با آن تاریخ و فرهنگ درخشان بر اثر انواع محدودیتها و بیتدبیریها به جامعهای پیرامونی تبدیل میشود سفر یک فوتبالیست مشهور به ان کشور به سوژهای پر سر و صدا ارتقا مییابد تا آینهای شود برای نادیدهها و کمبودها و احساس ودرک آن واقعیتی که تحقیرشدگی را به تو و تاریخات نشان میدهد. با میهنام چه رفته و چه میرود که با کریس رونالدو و فوتبال میخواهند چهره دیگری از خود به نمایش بگذارند و نگاه جهانیان را نسبت به “خود” تغییر دهند؟! آیا جهان به شدت محاسبهگر امروز تا آن حد دچار کند ذهنی و سطحی نگری شده است که به این هیاهوهای زودگذر توجهی از “نوع دیگر” کند؟ تنها ساده لوحان و متوهمان و خرافه پراکنان به این تبلیغات باور میکنند. آ خودفریبی هم در نفس خود چیزی شبیه زندگی در عالم اوهام است. اما انسان و جهان نه با اوهام بلکه همواره با واقعیات سر و کار داشته و دارند.
بازگردیم به “غوغای” برپاشده این چندروز پیش از ورود و روز استقبال چند هزارنفری جوانان و بر صدر نشستن خبر ورود رونالدو به تهران!
در این چند روز “همه” به تکاپو افتادند تا تصویری دیگرگونه از تهران و ایران به نمایش بگذارند و افکار عمومی را از واقعیات دردناک کف جامعه دور و منحرف کنند. چیزی شبیه یک فریب بزرگ! ولی آیا میتوان با ظاهر سازی و انواع تظاهر و نمایش خوش استقبالی و پرداختن پرحجم به حضور رونالدو درایران تصویری واقعی و دل انگیز از پایتخت ایران پرتنش و پرحاشیه به رونالدو و همراهانش نشان داد و از آن خبری مثبت و اثرگذار به جهان مخابره کرد؟ گیرم که رونالدو ایران را همچون تکهای از بهشت به جهان معرفی کرد و درباره آن به نیکی سخن گفت ولی آیا جهان تعاریف رونالدو را باور خواهد کرد یا اعداد وآمار و شاخصه های توسعه و رفاه و عدالت و دمکراسی را؟
وقتی خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای مراسم تحلیف دومین دوره ریاست جمهوری آقای روحانی به ایران آمد نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ذوق زدگی و عکسهای یادگاری نشان دادند که کیستند و در کجای جهان ایستادهاند.آن نمایندگان با همان توهمات و تفکرات انسان جامعه پیرامونی خواستند به خانم موگرینی انسانگرایی و میهماننوازی خود را اثبات کنند اما غافل از آن که جهان قبل از آنکه به این گونه تعارفات و رفتارهای تشریفاتی بنگرد به سطح کیفی زندگی مردم و شیوه حکمرانی و کیفیت عدالت و آزادی در آن کشور نگاه میکند نه به چیز دیگر.
وقتی موگرینی به زادگاهش ایتالیا بازگشت با پوزخندی به خود گفت عجب مردمان ضعیف و فاقد اعتماد به نفسی! این جماعت میخواهند با تاییدات من خویش را نزد افکار عمومی جهان اثبات کنند! توصیه میکنم که دلتان را تنها به همان عکس های یادگاری خوش کنید اما تاریخ به اعمال و نقش انسان ها در زندگی و جامعه کار دارد نه به گفته ها و آلبومی از عکسهای یادگاری! آن گذشت و این نیز بگذرد.
حالا حضور کریس و فوتبال را باید به فال نیک گرفت و از آن تلنگری را به حکمرانان و مدیران زد که تا بیش از این دیر نشده به خود آیند و ایران را آن گونه ببینند و بخواهند که اکثریت جامعه سالها طلب کرده و میخواهند. جامعهای که تغییر و تحول و ترقیخواهی را در همه عرصه های زندگی خواسته و بارها فریاد زده است. حضور کریس میتواند به فرصتی برای بازنگری در همه زمینه های سیاسی و مدیریتی و اقتصادی و فرهنگی تبدیل شود به شرط آن که بر خیر و سعادت میهن و مردمان تاکید شود.