پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ امروز
گزارش همایش ملی، بحران کرونا و چالشهای فلسفه سیاسی اجتماعی غرب ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بسیج اساتید به همت بسیج اساتید پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با مشارکت پژوهشگران، محققان و اعضای محترم هیات علمی موسسات آموزشی و پژوهشی، همایش ملی «بحران کرونا و چالش های فلسفه سیاسی […]
گزارش همایش ملی، بحران کرونا و چالشهای فلسفه سیاسی اجتماعی غرب
۱۲ اسفند ۱۳۹۹
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
بسیج اساتید
به همت بسیج اساتید پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با مشارکت پژوهشگران، محققان و اعضای محترم هیات علمی موسسات آموزشی و پژوهشی، همایش ملی «بحران کرونا و چالش های فلسفه سیاسی اجتماعی غرب» در روز سه شنبه مورخ ۱۲ اسفند ماه از ساعت ۱۰صبح همزمان بصورت حضوری و مجازی در پژوهشگاه برگزار شد. این مراسم، با قرائت قرآن و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.
دکتر زیویار: کرونا، آزمون بزرگ و پیچیده نسل حاضر
سخنران اول همایش؛ دکتر فرهاد زیویار، عضو هیات علمی پژوهشگاه و مسئول همایش، ضمن تبریک اعیاد ماه مبارک رجب به حاضرین و شرکت کنندگان خیر مقدم گفت و اظهار داشت، شیوع ویروس کرونا آثار متعددی بر زندگی بشر گذاشته است. اکنون که بیش از یکسال از این بلای عالمگیر میگذرد یک ایستگاه تاریخی و آزمونی بزرگ و پیچیده برای نسل حاضر و ستم خورده است. ظاهراً این آزمون پر دامنه و طویلالمدت کمتر کسی یا چیزی را از قلم میاندازد. البته پر طمطراقها ودانه درشتها سختتر از صافی آن عبور میکنند. همانطور که پیشتر مطرح شده است وزن و حجم تمام «کرونا ویروسی» که عالم و آدم را تا به امروز به خود مبتلا کرده، آنقدر ناچیز است که بیشتر از چند گرم نیست امّا جمعیتی که به آن مبتلا شدند پس از یکسال از مرز صد میلیون نفر عبور کردهاند که از این میان دو الی سه درصد این آمار جان خودشان را از دست دادهاند.
وی اظهار داشت، صرفنظر از نظام غیرعادلانه قدرت جهانی و فقدان عدالت در توزیع امکانات و تجهیزات پزشکی با توجه به تحریمهای ظالمانه، ابتلا و تلفات مادی و غیرمادی این ویروس عجیب و غریب، امکانات و سازوکارهای اجتماعی دانه درشتها را بیشتر نشانه گرفته است. و اگر چه تلفات انسانی آن برای همۀ آحاد بشر تأثر برانگیز است امّا از حیث مقام و مرتبت با فقیر و فقرا کمتر دست به گریبان شده است. بهعبارتی هر کس بامش بیشتر و داعیه و سفرههایش رنگینتر و عریض و طویلتر، در اعلان جنگ کرونا زورآزمایی سختتری باید بکند کما اینکه مرتبت و نسبت تلفات وخسارات این ویروس، اروپا و امریکا (لنگه دنیا) را با فاصله از آسیا و آفریقا پیش انداخته است. اعداد و ارقام و رویاروییها و دوگانههای بوجود آمده هم حکایت از این قضیه دارد: دوگانه سلامت و اخلاق / دوگانه سلامت، اقتصاد و معیشت / دوگانه سلامت و کارآمدی در حکمرانی و قس علی هذا / و یا چالشهای بنیادی: سبک زندگی، امکانات و فضای کالبدی نهادهای عریض و طویل اقتصادی، رفاهی، آموزشی، ورزشی، تفریحی، چالشهای سیاست و متدهای متداول آن، چالشهای کارآمدی و ناکارآمدی تکنیک و تکنولوژی، چالشهای کارآمدی و ناکارآمدی و آسیبهای فضای مجازی با شمولیت گستردۀ آن، همۀ اینها این نکته را متبادر میکند که ایستگاه تاریخی کرونا نقطه عطفی در بنیاد و نهادمندی و سازههای سیاسی ـ اجتماعی قدرتمندترهای جهان معاصر بهشمار میآید و آزمون بیش از یکسال و طولانی مدت آن، به صورت قاعدهمند سفرۀ اینها را بیشتر تهدید کرده است. توانایی مدیریتی، فلسفه اجتماعی و نمایش اخلاق عمومی در نوع توجه به حقوق همگان در توزیع و امکان بهرهگیری از تجهیزات پزشکی وحتی منفعتگرایی در نگاه به سالمندان و افرادی که عواید چندانی برای جامعه ندارند به تعبیر مقام «معظم رهبری» شکست خورده قلمداد میگردد. و این در حالی است که بنیاد فکری و سازوکارهای نظام جمهوری اسلامی طوری طراحی شده است که تلاش و مقابله با این بلیه، نه تنها جهاد بهشمار میآید بلکه تفاوتی بین پیر و جوان قایل نمیشود و حتی اگر هم اولویتی قایل باشد ضعیفترها و پیرها رجحان پیدا میکنند و برای مرتبت جان باختگان این جبهه هم شهادت در نظر گرفته میشود.
دکتر زیویار، در پایان سخنانش بیان داشت، این همایش ملی که به همّت بسیج اساتید و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با مشارکت محققان، پژوهشگران و اعضاء هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی برگزار شده است. آثار و پژوهشهای خود را در همین راستا با محور نقد فلسفه سیاسی ـ اجتماعی غرب، مناسبات اجتماعی، کارآمدی دولتها و نهادهای آن در مواجهه با این بحران برگزار نموده است. امیدواریم که گامی هر چند کوچک در این راه برداشته شده باشد.
دکتر فوزی: چند لایهای بودن بحران کرونا و پیامدهای تمدنی آن
دکتر یحیی فوزی، عضو هیات علمی پژوهشگاه و دبیر کمیته علمی همایش، سخنران بعدی مراسم بود که به ارائه گزارشی از فعالیتها، نحوه اجرا و محورهای همایش مزبور پرداخت و بیان داشت، ۴۰ اثر به این همایش ارسال شده و مورد داوری و ارزیابی قرار گرفتهاند.
وی سخنرانی علمی خود را تحت عنوان «لایههای بحران کرونا و پیامدهای تمدنی آن» ارائه کرد و بیان داشت، بحران کرونا که با اپیدمی ویروس کرونا جهان امروز را در برگرفته است پدیده ای چند لایه و چند وجهی است که برای فهم ابعاد وپیامدهای آن نیازمند شناخت این لایههای مختلف میباشیم تا بتوان شناخت درستی از آن بدست آورد. اگر بارویکردی تحلیل لایهای، پدیده بحران کرونا را مورد بررسی قرار دهیم، میتوان این پدیده را پدیدهای هرمی تصور کرد که سطح بالا و قله آن ماهیتی بهداشتی و پزشکی دارد،که علت آن یک ویروس جهش یافته یا جهش داده شده میباشد که با سرعت در جهان در حال گسترش است و بخش مهمی از مردم جهان را از ترس مرگ به پناهگاه برده وزندگی روزمره مردم را دچار چالشهای جدی کرده و هرروز جان تعدادی از افراد را میگیرد. اما در سطح ولایه میانی وتحلیل بحران کرونا، شاهد ابعاد فراپزشکی همچون ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانشناسی و فرهنگی حقوقی میباشیم که دراین رابطه میتوان به این موارد اشاره کرد: ابعاد اقتصادی بحران همچون کاهش رشد اقتصادی، گسترش فقر، بیکاری، شکاف طبقاتی، تعطیلی کارگاه های تولید و خدماتی و… . ابعاد سیاسی بحران وچالشهای جدید سیاسی امنیتی ونظام اجرائی و تصمیم گیری درجوامع و نقش و میزان موفقیت مدلهای مختلف حکومتی در مهار بحران وحل مشکلات بطوریکه برخی بحران کرونا را آزمونی برای شناسائی توانمندی اشکال و مدلهای مختلف حکومتی در بحران دانستهاند. همچنین در ابعاد اجتماعی گسترش شکاف طبقاتی واجتماعی و در عرصه فرهنگی و ابعاد دینی ومذهبی بحران که موجب تحول رویکردها به ماهیت شرور در ادیان و نوع مواجهه مناسب با آنها شده است. ابعاد روحی وروانی بحران نیز وجه دیگر آن است که از یکسو نقش عوامل روانی در شکل گیری و تقویت بحران و از سوی دیگر چگونگی حل بحرانهای روحی روانی و راههای برون رفت از ناشی از بحران می باشد. به همین ترتیب باید به ابعاد حقوقی، مدیریتی و هنر ی و… اشاره کرد که هریک ابعاد گسترده و قابل مطالعه ای دارند که درمجموع نشان میدهد که همانطور که در ظاهر و درسطح اول نقش علوم پزشکی از اهمیت بر خوردار است، در سطح دوم نقش علوم انسانی بسیار پررنگ است و این سطح دوم پدیده، عمدتا ماهیتی علوم انسانی و اجتماعی دارد.
وی در ادامه به لایه سوم بحران کرونا اشاره کرد و گفت، اما بحران کرونا ویروس، لایه سومی نیز داردکه میتوان آن را به چالش کشیدن تمدن غالب برجهان دانست و وجه تاثیر گذاری تمدنی بحران کرونا را نشان میدهد. دراین عرصه گفتمانها واسطورههای مسلط بر نظم موجود جهانی زیرسوال رفته وحفرهها وخلاهای آن آشکار شده است. گفتمان غالب درعرصه تمدن موجود بشری را به چالش کشیده است بعبارت دیگر بحران کرونا نشان داد که بسیاری از سخت افزارها و نرم افزارهای و نظامات و ساختارهای اجتماعی تمدنی موجود با اشکالات و ایرادات مختلفی در گذار بشر امروز از بحران مواجهند. این ساختارها ونظامات جدید که عمدتا محصول غلبه تمدن غربی برجهان امروز از طریق پروژه یا پروسه جهانی شدن می باشند و نوعی نظامات سیاسی اجتماعی وسبک زندگی یکسانی درجهان را با تاثیر پذیری از تجربه غرب توصیه میکرد، منجر به آن شد تا آسیب پذیری جوامع درخصوص بحران به یکدیگر شباهت زیادی پیدا کند. بحران کرونا گفتمان نئولیبرالیستی ومدرنیستی درغرب وحتی گفتمان شبه مدرنیستی دربخشی از جوامع درحال توسعه که براسطورههایی همچون دولت حداقلی، فردگرائی وآزادی اقتصادی سودمحور، به حاشیه راندن عدالت اجتماعی و تاکید بر داروینیسم اجتماعی و نوعی سبک زندگی مبتنی براین اسطورهها بنا شدهاند را بشدت با چالش کشید وتوانایی آنها را در کاهش و رفع رنج بشر در دوران بحران را با سوالات جدی مواجه ساخت.
دکتر فوزی در توضیح این بحث به یک مثال اشاره کرد و اظهار داشت، بحران کرونا نشان داد که کارآمدی نظامهای سیاسی درمواجهه با بحران تنها تحت تاثیر کوچک بودن ویا دخالت حداقلی ویا دموکراتیک بودن صوری مورد تاکید در کشورهای شبه مدرن و حتی برخی دموکراسی های غربی نیست، بلکه کیفیت دموکراسی و نوع ارتباط دولت و ملت و میزان کاهش شکاف بین دولت- ملتها و مشروعیت مردمی دولتها موجب همکاری گستردهتر مردم با دولتها وکارآمدی بیشتر آنها درمواجهه با بحران شده است. این امر ضرورت بازنگری در الگوهای سیاسی معطوف به کارآمدی ومعطوف به ویژگیهای جوامع مختلف را مورد تاکید قرار میدهد. همچنین بحران کرونا نشان دادکه اگر نظام اداری و اجتماعی،شکل تقسیم کار شده و محلیتری داشته باشد، موفق تر است. بحران کرونا نشان داده که اگر الگوهای شهر نشینی و معماری متناسب با هویت و فرهنگ و نیازهای جوامع مختلف باشد و اگر تراکم این چنینی با الگو برداری ناقص از معماری جوامع دیگر در شهرها نبود و فضای زیست مناسبتری را شاهد بودیم و اگر شهرها از معماری مناسبتری برخوردار باشند، آیا یک بیماری میتوانست اینچنین تبدیل به یک بحران شود و یا ماندن در منازل کوچک وآپارتمانها اینقدر زجر آور میشد. اگر نظام اقتصادی عادلانهتری وجود داشت و شکاف فقر وغنی به اندازه وضعیت کنونی نبود، آیا بیماری از حد یک بیماری فراتر می رفت و تبدیل به یک بحران برای جوامع میشد. اگر دین و توسعه روابط تعریف شده تر مبتنی بر نیازهای واقعی انسان به هردو را در تمدن مدرن داشتند آیا افراط و تفریط های کنونی در مواجهه با بحران بین دینداران در جوامع وجود داشت که برخی آنرا آخرالزمان بدانند و برخی آن را علامتی بر پایان نقش دین در جهان قلمداد کنند. همچنین اگر تعریف مناسبی از معناداری و نوع مواجهه با مرگ و شیوههای عمیقی از اصلاح روحی و روانی بشر شکل گرفته بود، آیا چنین اضطرابی را در جوامع بشری درمواجهه با آن شاهدبودیم واگر اخلاق اجتماعی از بنیادهای لازم وعمیق برخوردار بود آیا شاهد داروینیسم اجتماعی و طبقهبندی انسانها براساس سن و رنگ و جنس در حمایتهای لازم برای مقابله با کرونا درمورد آنها دربرخی جوامع مدرن بودیم؟.
براین اساس این مباحث بیان می کند که سطح عمیق تر تاثیر گذاری بحران کرونا را باید در زیر سوال رفتن تقلید کورکورانه یا ناقص از نظامات اجتماعی اقتصادی وسیاسی وسبک زیست وزندگی متاثر از نظام تمدنی مسلط غربی ودرحال گسترش درجهان امروز که توسط الگوهای توسعه در جوامع امروزین شکل گرفته، باید جستجو کرد.
وی در پایان سخنانش، گفت با توجه به این سه سطح از بحران یعنی سطح بهداشتی، سطح انسانی و اجتماعی، سطح تمدنی وسبک زندگی، برای برون رفت از آن نیز نیازمند فهم مناسب از این سه سطح و نوع ارتباط سطوح مختلف با هم می باشیم تا بتوان چشم انداز مناسبی از پیامدهای آینده آن را مطرح ساخت. اما بصورت اجمال میتوان در خصوص پیامدهای آینده این بحران گفت :
این بحران در سطح اول و لایه رویین، بحرانی پزشکی است. در واقع بحران خارق العاده و خارج از تصور بشر نیست ویروسی است که بشر آن را به خوبی میشناسد و مراکز مختلف ویروسشناسی در جهان بر روی خانواده آن مطالعات گستردهای انجام دادهاند و احتمالا ً در چارچوب روش شناسیهای موجود به علل شکل گیری آن پی خواهند برد و دارو و واکسنی برای آن تهیه خواهند کرد و این ویروس سرکش را مهار خواهند نمود.
اما با حل وکاهش بحران درسطح اول این بحران مرتفع نخواهد شد، بلکه سطح دوم این بحران، که ماهیتی اقتصادی اجتماعی دارد، با شدت زیادی درسالهای بعد تداوم خواهند داشت و منجر به تغییرات مهمی خواهند شد. گسترش رکود اقتصادی در جهان و تشدید شکاف فقیر و غنی، تشدید بحران بدهیها، جوامع را به سمت چالشها وشکافهای اجتماعی اقتصادی مهمی سوق خواهند داد بطوریکه نیازمند تغییر دررویکردهای گذشته برای کاهش بحران خواهند بود اقتصادها درونگراتر خواهد برد. در عرصه سیاسی دولتها به سمت نوعی ملی گرائی معطوف به ارتقاء کارآمدی دولتها در مواجهه با بحران در چارچوب مرزهای سرزمینی به پیش خواهد برد. جوامع دولتها سرمایه گذاریهای بیشتری در عرصه رفاه اجتماعی و بهداشت و پژوهشهای بنیادیتر در خصوص مسائل بیولوژیک بعنوان یک تهدید امنیتی سیاسی انجام خواهند داد. زیر ساختهای الکترونیک در جوامع تقویت خواهد شد و اسطورههای دولت حداقلی با تردیدهای جدی مواجه خواهد شد و درکوتاه مدت نوعی منطقه گرائی بر جهانی گرائی اولویت خواهدیافت و در عرصههای فرهنگی دینی بخاطر مواجهه جدیتر بشر با مرگ و ترس از مرگ رویکرهای جدیدی به دین، معنویت درزندگی پیدا خواهد کرد و رویکردهای جدیدی به رابطه دین و اخلاق و معنویت در تمدن جدید شکل خواهد گرفت. اسطوره های دین زدا در تمدن مدرن کم رنگتر خواهند شد.
اما بحران کرونا در سطح سوم یعنی سطح تمدنی تاثیرات عمیقتری دارد و تردیدهای جدیدی را حداقل در سطح متفکران و ایده پردازان درعرصه جهانی مطرح خواهد کرد. نقد الگوهای یکسان انگار غربی از توسعه در جوامع و نقد وضعیت الگوی تمدنی حاکم برجهان را تشدید کرده والگوهای توسعه، شکل بومیتر، تاریخمندتر و بافتمندتری به خود خواهند گرفت. این روند میتواند الگوهای موجود توسعه اقتصادی و اجتماعی متاثر از تقلید و پیروی از مولفههای مسلط برتمدن غربی را با سرعت بیشتری متحول کرده و توجه بیشتر به ابعاد انسانی توسعه مورد توجه قرارمیگیرد. توجه به الگوهای جدید مدیریتی و سیاسی و حکمرانی معطوف به بوم زیستکشورها بمنظور تصمیمگیریهای کارآمدتر و الگوهای اجرائی و مدیریتی در عرصه بحران شتاب بیشتری خواهد یافت. همچنین الگوهای موجود شهرسازی و معماری و ارتباطات جمعی و جهانیشدن مورد نقادی قرارخواهد گرفت . درمجموع این تحولات می تواند درصورت اندیشه ورزی واستفاده مناسب اندیشمندان، رهبران و سیاستگذاران، زمینه ساز نوعی تغییر پارادایم در الگوهای توسعه ملی که بستر الگوهای توسعه مناسبتر برای زیست بشر و طبیعیتر با نیازهای واقعی جوامع و در نهایت تغییر در سخت افزار و نرم افزار تمدن مسلط و یا درحال تسلط معاصر و زمینه برای تقویت واحیاء تمدنهای منطقهای را در افقی میان مدت و دراز مدت فراهم آورد.
دکتر قبادی: افق گشایی پژوهشگاه در حوزه علوم انسانی درمقابله با پیامدهای کرونا
سخنران سوم همایش؛ دکتر حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ضمن خیرمقدم به مهمانان و حاضرین مراسم، ضمن تبریک عید مبعث، برگزاری این همایش گران ارج را در آستانه مبعث نبی اکرم (ص) به فال نیک گرفت و اظهار داشت، بعثت، جویبار زلال برانگیختگی است که برکات آن همواره جاری خواهد بود و دائماً ما را دعوت میکند که از درون برانگیخته شویم و مراقب باشیم تا در مسیر الله، لحظهای غافل نمانیم. وی برای همه ملت ایران، بویژه میهمانان گرامی این همایش از بارگاه الهی آرزوی سلامت و صحت کرد.
دکتر قبادی، برگزاری این محفل علمی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را به نحو مضاعف، مایه خرسندی و مسرّت دانست و گفت، این امر حکایت از رویکرد علمی و پژوهشی نهاد بسیج استادان این پژوهشگاه دارد. از این روی جای دارد که از جناب آقای دکتر زیویار و همکاران محترمشان بویژه دبیر محترم علمی همایش جناب آقای دکتر فوزی در برگزاری این همایش سپاسگزاری کنم و ضمن عرض خیر مقدم به جناب آقای دکتر زارعی، رئیس محترم بسیج استادان کشور و جناب آقای دکتر دارا، رئیس بسیج استادان تهران از رویکرد و علاقهمندی علمی آنان قدردانی کنم.
خدای را شاکریم در سالی که از سوی مقام معظم رهبری، سال جهش تولید نامگذاری شده، پژوهشگاه، به لطف الهی موفق شد با تقویت رویکرد کاربردی و خروجی محور و محصول مدار تعداد طرحهای تقاضا محور را قریب به هفتاد پروژه و طرح با نزدیک به بیست میلیارد ریال اعتبار برساند. اکنون بسیج استادان پژوهشگاه هم با ایمان به اثربخشی علوم انسانی در ابعاد گوناگون اجتماعی- فرهنگی به این اقدام شایسته دست یازیده است که مقوّم رویکرد کاربردی در برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه به شمار میآید.
بحمدالله مجموعاً پژوهشگاه از حیث افقگشایی توانایی علوم انسانی در تخفیف آلام اجتماعی ناشی از کرونا تاکنون چهار جلد کتاب بیش از صد مقاله و دهها پویش اجتماعی در فضای مجازی و بیش از پنج پنل تخصصی حول محور کرونا برگزار کرده است که نشست امروز نیز میتواند بر این کارنامه وزین بیفزاید.
راهبرد اصلی پژوهشگاه در ورود به مقوله ابعاد اجتماعی- فرهنگی کرونا افزایش امیدآفرینی و ارتقای سطح تاب آوری عمومی ملت شریف ایران در دوران تحریم ظالمانه استکبار جهانی بوده است. در عین حال، پژوهشهای علوم انسانی نشان میدهد: بخش قابل توجهی از منشا درمانهای کرونا را باید در داخل جست، در دل فرهنگ مودّت و مدارای اسلامی- ایرانی، همدلی عمومی و مسالهشناسی دقیق بومی میتوان دردها و رنجهای ناشی از این بلیه فراگیر را کاهش دهد.
بازخوردهای نهادهای گوناگون، اعم از حوزه سلامت و دستگاههای اجرایی در استقبال از این اقدامات در فضای مجازی و غیره نشان از اثربخشی رویکرد خروجی محوری و محصول محوری در پژوهشهای علوم انسانی پژوهشگاه بوده است. اقدام به راه اندازی پرتال ویژه ابعاد علوم انسانی و اجتماعی در پژوهشگاه به مثابه نهاینهسازی و رسیدن به مرجعیت در این حوزه است.
در عین حال بررسیها نشان میدهد کرونا به کشف نارساییهای جدید در نظام اندیشگان مسلط در غرب نیز منجر شده است، از جمله:
قربانی شدن عملی سلامت عمومی تحت حاکمیت سرمایهداری محض
فردگرایی افراطی، خودگرایی و به محاق رفتن جنبه اجتماعی در سلامت عمومی
نابسنده بودن مداخلات علمی-تکنیکی صرف برای تدبیر همهگیری ویروس کرونا
آسیب پذیر بودن نهادهای بینالمللی همچون سازمان جهانی بهداشت در مواجهه با هژمونی نظام سلطه سرمایهداری
بهکار گرفته نشدن اصحاب علوم انسانی در طراحی تدابیر مهار همهگیری- عدم حضور اصحاب علوم انسانی در اکثر ستادهای کرونا در بیشتر نقاط جهان.
کم بهرهگیری از متفکران علوم انسانی و ظهور دیوانسالارانه (بوروکراتیک) و فنسالارانه (تکنوکراتیک) بدون توجه به زمینه و زمانه و مؤلفههای فرهنگی-اجتماعی – سیاسی و اقتصادی
وی در پایان سخنانش، ابراز امیدواری کرد که با انتشار به موقع نتایج این همایش گرانسنگ، گفتمان اثربخش بودن علوم انسانی بیش از پیش تقویت شود.
دکتر زارعی: کرونا و چالش نظریههای غربی
دکتر مجتبی زارعی، رئییس بسیج اساتید کشور، بعنوان سخنران بعدی این همایش، ضمن تشکر از دست اندرکاران این همایش، بااشاره به مطالعات انجام شده آسیب شناختی و روان شناختی شیوع ویروس کرونا، فروپاشی تمدن معاصر را در دنباله شیوع ویروس یادآور شد و محورهای بحثش را مطرح کرد. محور اول این ست که، نظریه خدامحوری علم به چالش کشیده شد. ابهت علم از میان رفته و علم به کار بشر امروز نیامده است. محور دوم، مسیر توسعه خطی بهم ریخته است. همه کشورها و جوامع، مسیر مشخص شده توسعه را طی نمیکنند. محور سوم، تغییر گرایش از فردگرایی به خود محوری بود. کانون فلسفه غرب، انسان بود که به ناآگاه پس از شیوع این ویروس، تغییر پیدا کرد. محور چهارم، این بود که پایان تاریخ را اعلام کرده بودند، ولی دیگر امکان تولید آن ابرانسان وجود ندارد. غرب، از موفقیتهای شرق در مواجهه با کرونا سخنی به میان نمیآورد. محور پنجم، به برساخته شرق اشاره دارد. وقتی از خلق و خوی شرقیها و بویژه ایرانیان صحبت می کردند، به خلقیات مذموم آنان اشاره میکردند ولی ای کاش از رفتار مهربانانه و کمکهای مومنانه آنان در مواجهه با کرونا، گزارش منتشر میکردند. درصورتی که وضع غرب در این دوران بدتر از قبل شده شود. محور ششم، اینکه در اوج جهانیشدن، محلیشدن اتفاق افتاده است. حتی اتحادیه اروپا در شرایط کنونی برای خود کشورهای اروپایی عضو اتحادیه نیز، سودمند و مفید نبود. محور آخر، فکر برای بهزیستی انسان امروز هست. وضعیت بشر به جایی نمیرسد، مگر اینکه برای بهزیستی و سعادت او فکر و چارهای اندیشیده شود. همه این موارد بواسطه شیوع ویروس کرونا به ما یادآوری شده است.
دکتر نجفی: کرونا و چالشهای نظم نوین لیبرال دموکراسی
دکتر موسی نجفی، عضو هیات علمی پژوهشگاه و رئیس پژوهشکده سیاسی، انقلاب و تمدن اسلامی پژوهشگاه، بعنوان سخنرانی خود را با عنوان « کرونا و چالش در نظم نوین لیبرال دمکراسی در افق پایان تاریخ و طلیعه مجدد موعودگرایی» ارائه کرد و اظهارداشت، ویروس کرونا ضعفهای ما را به نشان داده است. ویروس کرونا، شر مطلق نیست و شر نسبی است. ویروس کرونا هم با ما و هم با غرب نسبت خاص خودش را دارد. البته بحران غرب عمیق است و به بحران تمدنی مبدل شده است؛ کرونا هم این بحران را آشکارتر نمایان کرده است. با بروز دوباره چهره هابزی غرب یعنی اینکه انسان گرگ انسان است بخوبی میتوان نوعی اقتدار مدنی را در محدویتهای آزادی شاهد بود و این نقد و شکست نظریه پایان تاریخ است. جان لاک روی چهره انسان غربی هابز یک لایه آزادی کشیده بود که حالا با شیوع ویروس کرونا، انسان غربی از پشت نقاب آزادی لاکی خارج شده و چهره هابزی خود را نشان داده است. اینجاست که پایان ایده لیبرال دموکراسی نمایان شده است. صیانت ذات و صیانت جان، خط قرمز غرب است و در شرایط کنونی از آزادی هم مهمتر شده است. صحنههای خشنی که از وضعیت کشورهای غربی نشان داده میشود، چهره انسان مورد تعریف هابز را به نمایش گذاشته است. در ایران نیز مشکلات و مسائلی داریم، ولی شبکههای معاند و بیگانه از آنها بحران میسازند. این که انسان توهم خدا پنداری داشته در آینه کرونا شکست خورده و بشر متوجه می شود که واقعیت او در هستی عبودیت است. نظم نوین غرب فروپاشیده شده و اشتباه انسان محوری بودن غرب به اثبات رسیده است. پس، انسان در پناه حضرت حق و با بندگی خدا، به جایگاه خودش باید برگردد.
دکتر پارسانیا: کرونا؛ مجال ظهور عرصههای جدید از حیات دینداری
سخنران آخر این همایش؛ حجه الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، بود که به پیامدهای مختلف کرونا در نظام سیاسی لیبرال دموکراسی اشاره کرد و گفت،
هنگامی که کرونا فراگیر شد، با دو تجربه روبهرو بودیم؛ یکی از اینها آن است که غرب مطرح میکند و یکی آنچه در چین وجود دارد و گفتند این دو تجربه ممکن است پیامدهای سیاسی نیز داشته باشد. لذا مدل غربی و چینی را دیدهایم و نحوه مواجهه دو نظام سیاسی را مشاهده کردیم. یکی لیبرال دموکراسی غربی است که در کانون آن آمریکا است و یکی نیز برای چین است که میراث بخشی از نظام شرق است که با یک مدیریت سامانیافته، با این بیماری برخورد کرد.
به نظر میرسد که تجربه ایران به عنوان یک مدل سوم، قابل تأمل است و بنده این تجربه را در چند محور میتوانیم تقسیم کنم و میخواهم از موضع مواجهه با دین و دینداری مسئله را طرح کنم. انقلاب اسلامی، نماینده حیات فرهنگی جهان اسلام مطرح شده و این پدیده با انقلاب اسلامی ایران و با دین و دینداری ما مربوط است. اما در روزهای ابتدایی شیوع کرونا، برخی از دوستان مقالاتی را نوشتند و احساس خطر میکردند از اینکه کرونا به گونهای دینداری و مناسک دینی را که هویت اجتماعی دارد، در معرض آسیب قرار دهد، چون این مناسک را نمیتوان برگزار کرد و بدین ترتیب هویت اجتماعی آسیب میبیند.
نشستی در حوزه علمیه برگزار شد و نسبت به این مسئله احساس خطر کردند و مقاله هم نوشتند و خیلیها حساس شدند که چه اثری میگذارد. این نظریه داده شد، اما تجربه یک سال گذشته نشان داد که علیرغم اینکه مساجد و مناسک اجتماعی در حیطه سنتی با چالش مواجه شدند، اما مناسک اجتماعی جدیدی به وجود آمد و کرونا عرصه جدیدی از حیات دینداری را بروز داد. چنانکه چند دهه پس از جبهه نیز از برکات نهادهای آن زمان بهره بردیم، کرونا نیز توانست عرصههای جدید و نوعی مواسات اجتماعی جدید مانند حوادث اجتماعی دیگری نظیر سیل و … به وجود آورد که فرصت جدیدی بود و حرکتهای اجتماعی با هویت دینی را به وجود آورد.
ما در این یکسال، چند مقطع داشتیم؛ تجربه اول همین تجربهای است که شور مردم و فعالیت مردم را در حالتی که یک بهتزدگی اجتماعی گرفته بود، به حرکتهایی سوق داد، هرچند که نسبت به مناسک احساس خطر میشد. از طرفی هم نتوانستیم اقبال مردم که میتوانست در چارچوب مناسک دینی معنادار شود را هدایت کنیم. مراکز محلهای که کانون فرماندهی کرونا باشند، میتوانست از شور مردم استفاده کند، اما ستادی که برای این مسئله شکل گرفت، برنامهای برای این بخش نداشت تا اینکه به محرم رسیدیم. پیشبینی میشد آسیبها جدی شود و در تحقیقی که انجام شد، هیئات سه دسته شدند؛ بخشی از آنها که جنبههای نواندیشانه داشتند، در مواجهه با کرونا، تعطیل شدند و در تعدادی از شهرها این اتفاق افتاد و برخی گفتند تعطیل میکنند و هزینه این مناسک را به خدمات بهداشتی اختصاص میدهند.
بخش دیگری از اینها در یک فضای سنتی، نوعاً با دستورالعملها مخالفت کردند و اهل رعایت نبودند و میگفتند کرونا داخل مجالس عزاداری نمیشود، اما بخش دیگری که بخش اعظم بود، کسانی بودند که با نوعی رعایت به سوی نوآوریهایی رفتند و شکلهای جالبی را ایجاد کردند. اگر تا قبل از آن مردم به سراغ خطیب و مردم میرفتند، این معادله جابهجا شد و فضاهای آزاد شکل گرفت و شکلهای جدید به وجود آمد و هیئتهایی که با ابداع وارد شدند، مورد استقبال قرار گرفتند و در حاشیه این هیئات، خدمات عمومی و اجتماعی از این سنخ نیز فعال شدند. خدماتی که از ناحیه این هیئات جمع میشد نیز به مراتب بیشتر از آن کمکهایی بود که در هیئتهای نوع اول انجام میشد.
در شهرهای مختلف این اتفاق افتاد، اما در مقطع سوم که پس از عاشورا بود، این حرکتی که خلاقیت مردم و مذهب را داشت، به خدمت گرفته نشد و مدیریت نشد که در اتفاقهای اجتماعی ساماندهی شود و در این مقطع، شاهد پیک بزرگی هستیم که پیش آمد و این مسئله موجب بازگشتی به سوی وارد کردن فرهنگ دینی رفتند و طرح شهید سلیمانی را به وجود آوردند و مشارکت، مجدداً سامان پیدا کرد. این چند مقطع و مدل و سطوح همکاری است که بین فرهنگ دینی و ساماندهیها به این مسئله شکل گرفت. علاوه بر این، حضور بسیج نیز مجدداً به وجود آمد و ارتباط بسیج با مساجد را برای مقابله با کرونا فعال کرد و فعالیتی که بسیج داشت، حتی در محرم نیز موثر بود. اینها سرویس دادن به هیئات را در فعالیتهای خود قرار دادند.
این همایش در ادامه با برگزاری نشستها و پنلهای مختلف علمی به شرح ذیل به کار خود ادامه داد:
پنل فلسفه و عقلانیت در بحران کرونا
پنل بحران کرونا و تأثیر آن بر سیاست و اجتماع
پنل رسانه در مواجهه با کرونا در عرصه داخلی و بینالملل